پل بلاکچین (Blockchain Bridge) یک راه حل برای رفع محدودیت قابلیت همکاری در بلاکچین نسل اول و دوم است. به همین دلیل از این پروژه میتوان به عنوان یک راهکار محدودیتزا در فناوریهای قدیمی بلاکچین یاد کرد. برای درک بهتر این مفهوم باید به تفاوتهای شبکههای بلاکچینی اشاره کرد. بلاکچین در یک دهه گذشته تغییرات متفاوتی داشته و پروتکلها و فناوریهای متفاوتی برای آن معرفی شدهاند. پلهای بلاکچین این قابلیت را به شبکه میدهند که بتوان از مزایای شبکههای مختلف استفاده کرد و به اصطلاح توکنهای بلاکچین را از اکوسیستمی به اکوسیستم دیگر هدایت کرد.
اگر این اپلیکشینهای غیرمتمرکز به یک پلتفرم سریعتر مانند ایاس – EOS منتقل شوند، مزایای مختلف شبکه اتریوم همچون یک جامعه بزرگ، یک توکن استاندارد با پشتیبانی گسترده و یک پلتفرم قرارداد هوشمند با پذیرش بسیار بالا را از دست میدهند. بنابراین، یک توسعه دهنده میتواند از یک بریج یا پل برای ارسال توکنهای خود از یک پلتفرم بلاک چین به یک پلتفرم دیگر استفاده کند و از مزایای هر دو بهرهمند شود. در یک اکوسیستم بلاک چین دارای قابلیت تعامل، توکنها، دادهها و قراردادهای هوشمند به طور بالقوه میتوانند بین پلتفرمهای مختلف حرکت کنند. به طور کلی بریجها از نوعی پروتکل “ضرب و سوختن” – “mint-and-burn” استفاده میکنند تا عرضه توکن را در تمام پلتفرمها ثابت نگاه دارند. بدین ترتیب، وقتی توکنی یک بلاک چین را ترک میکند، یا میسوزد و یا قفل میشود، و یک توکن دیگر معادل آن در بلاک چین مقابل ضرب میشود. برعکس، هنگامی که این توکن به شبکه اصلی خود برگردد، جفت این توکن یا میسوزد و یا قفل میشود.
از بخش قبل فهمیدیم که پل بلاک چین چیست و اهمیت آن برای بلاک چین تا چه حد بالا است. در این بخش میخواهیم به بررسی عملکرد پل بلاک چین بپردازیم. بلاک چین بریج برای ایجاد ارتباط بین دو یا چند بلاک چین ایجاد میشود. از آنجایی که در فضای بلاک چین با کاربرانی از سراسر دنیا روبهرو هستیم که به صورت غیرمتمرکز در کنار یکدیگر فعالیت میکنند، نیاز است که ارتباط ایجاد شده توسط پل بلاک چین نیز ویژگیهای اساسی مثل امنیت، غیرمتمرکز بودن و سرعت بالا را برای کاربران فراهم کند. برای این که این ویژگیها در بلاک چین ایجاد شود، راهحلهای مختلفی در فضای بلاک چین ارائه شده است و پروژههای مختلف بلاک چین با روشهای متعدد به دنبال ایجاد ارتباط بین بلاک چین ار طریق بریجها هستند. هر بلاک چین از تراکنشهای ثبت شده در دفتر کل توزیع شده خود آگاه است اما هیچ اطلاعاتی از تراکنشهای بلاک چینهای دیگر ندارد. به صورت عادی هر بلاک چین تنها میتواند در یک جهت به بلاک چین دیگر اطلاعات ارسال کند و امکان دریافت اطلاعات از سمت دیگر به منظور تایید تراکنش وجود ندارد. پل بلاک چین با قرار گرفتن ما بین دو بلاک چین، امکان ایجاد تراکنش دو طرفه برای بلاک چینها را فراهم میکند. در طی این اتفاق، امکان انتقال پیام، داده و کریپتوکارنسی بین بلاک چینها به وجود میآید. برای انجام این کار بلاک چین بریج از سازوکارها و بازیگران مختلفی کمک میگیرد. مدل طراحی سازوکار و نوع و نحوه فعالیت این بازیگران امنیت، غیرمتمرکز بودن و قابل گسترش بودن پل به بلاک چینهای مختلف را تعریف میکند و بدون وجود آنها امکان فعالیت پل بلاک چینی وجود ندارد. پل بلاک چین را میتوان از منظرهای مختلف مثل روش فعالیت آنها، نحوه انتقال اطلاعات و داراییها و دامنه بلاک چینهای قابل فعالیت آنها بررسی کرد که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت. پیش از آن نیاز است که به سوال «سهگانه تعاملپذیری» (Interoperability Trillema) در پل بلاک چین چیست بپردازیم.
بریج ارز دیجیتال راهی را برای استفاده از امکانات جذاب سایر بلاکچینها، در عین بهرهمندی از ویژگیهای بلاکچین اصلی که قرارداد هوشمند یا برنامه غیرمتمرکز روی آن فعال است، فراهم میکند. به عنوان مثال اگر مقداری بیتکوین دارید و به علت امکانات قدیمیتر بلاکچین بیتکوین نسبت به سایر بلاکچینهای جدید، درگیر مشکلاتی مانند سرعت پایین پردازش تراکنشها، ترافیک سنگین تراکنشات موجود و کارمزدهای بالای انجام تراکنش در شبکه این رمز ارز هستید، به آسانی میتوانید از طریق پلتفرمهایی مانند رِن بریج (REN Bridge)، بیت کوین های خود را به شبکههای دیگر منتقل کنید و در عین حال که از وجود پشتیبانی گسترده و جامعه سرمایهگذاران بیتکوین بهرهمند میشوید، از مزایای شبکه سایر بلاکچین استفاده کنید. از دیدگاه برخی از تحلیلگران و متخصصین فناوری بلاکچین، پل بلاکچین یا بریج ارز دیجیتال باعث معنای بخشیدن به مفوم یک بلاکچین گسترده و جامع با قابلیتهای متنوع در دنیای ارزهای دیجیتال میشود. یکی دیگر از مزایای پررنگ بریج ارز دیجیتال در حوزه برنامه های غیرمتمرکز (DApps) به چشم میخورد. از آنجایی که اکثر برنامه های غیرمتمرکز دنیای کریپتوکارنسی، روی بلاکچین اتریوم که از جامعه کاربران بالا، سرمایهگذاران قدرتمند و شبکهای معتبر با سابقه فعالیت زیاد نسبت به سایر بلاکچینها برخوردار است، فعالیت میکنند. اما به علت ترافیک بالا و هزینههای زیاد فی تراکنشها این شبکه، نمیتوانند بهترین بازده و کارایی خود را داشته باشند. استفاده از فرصت بریج ارز دیجیتال موجب افزایش سرعت پردازش تراکنشها در آنها و فعالیت بهینهترشان میشود. همچنین بریج ارزهای دیجیتال موجب کاهش ترافیک در شبکههای شلوغ و پرکاربر و تقسیم آن بین مابقی شبکهها میشود.
نتیجه گیری :
پس از سالها تحقیق و توسعه بالاخره در یک ساختار بازار چندشبکهای قرار گرفتیم. در حال حاضر، شبکههای Blockchain فراوانی فعال هستند که تعداد این شبکهها احتمالاً در آینده افزایش خواهد یافت. بسیاری از شبکهها محدودیتها و ساز و کارهای خاص خود را دارند. با توجه به رشد روزافزون ارزهای دیجیتال و بهطورکلی بلاکچین این محدودیتها بیشازپیش به چشم میآیند؛ برای مثال شبکه اصلی بیت کوین در هر ثانیه تعداد محدودی تراکنش انجام میدهد، بسیار کند است و سرعت انجام تراکنش در آن در مقابل تراکنشی که بانکها در همان زمان قادر به انجام آن هستند، بسیار کمتر است.