به هر گونه بررسی یک بازار برای هدفی مشخص، تحلیل می گویند. تحلیل در بازار های مالی برای کسب سود انجام می شود. یعنی تحلیلگر بازارهای مالی باید مارکت یا بازار هدف خود را با استفاده از ابزار هایی که در اختیار دارد، بررسی کند و در انتها بتواند به نتیجه ی مورد نظر خود برسد. تحلیل بسته به ابزار های مورد استفاده تحلیلگر، انواع مختلفی دارد که در این مطلب قصد داریم تا با تحلیل تکنیکال آشنا شویم. تحلیل تکنیکال با استفاده از چارت قیمت – زمان روند حرکت قیمت و نقاط برگشتی را مشخص می کند. این تحلیل پرکاربرد ترین تحلیل برای بازار های مالی است و در تمام دنیا از روش های مختلف آن استفاده می شود. این تحلیل بر روابط خرید و فروش در یک بازار تمرکز دارد و تحلیلگران با استفاده از چارت قیمت می توانند تمام اطلاعات مورد نیاز خود را استخراج کنند. برای مثال در مبحث پرایس اکشن که از زیر شاخه های تکنیکال است، رفتار سهامداران و قدرت خریدار و فروشنده را میتوان درک کرد.
تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی سنتی مانند سهام و بورس کاربرد دارد، در بازار ارز دیجیتال هم مورد استفاده قرار میگیرد. تحلیلگان در این روش بر این اعتقاد هستند که رفتار مردم در مقابل اتفاقات مختلف در طول تاریخ یکسان میباشد و به صورت یک الگوی تکرار شونده عمل میکنند. بر این اساس این انتظارات مردم از روند حرکتی قیمت هاست که جهت حرکت بازار را در آینده مشخص می کند، این تحلیل به نوعی مطالعه رفتار انسان ها در بازارهای مالی محسوب میشود، رفتارهایی که با احساسات انسانی عجین شده و گاهی خود را در قالب ترس و طمع در شرایط مختلف نشان میدهد. برای غلبه بر این ترس توصیه میکنیم که دوره آموزش پرایس اکشن را حتما بگذرانید یا اینکه خودتان اقدام به آموزش پرایس اکشن کنید. تریدرها برای فعالیت در بازارهای مالی نیاز دارند که به شکل مستمر وضعیت بازار را مورد ارزیابی قرار دهند تا بهترین گزینهها را برای ترید و معاملهگری انتخاب کنند. بازار کریپتوکارنسی نیز به عنوان یک بازار مالی نوپا از این قاعده مستثنی نیست و فعالیت در آن نیازمند بررسی مداوم وضعیت بازار است. روشهای تحلیل مختلفی در بازارهای مالی وجود دارد که دو تا از مهمترین آنها تحلیل فاندامنتال و تحلیل تکنیکال است. برای اینکه بدونین اخبار روز رو از کجا بگیرین و هر خبری رو چطور تحلیل کنین لازم هست تا دوره آموزش تحلیل فاندامنتال رو بگذرونین. «تحلیل تکنیکال» (Technical Analysis) به نوعی از تحلیل در بازارهای مالی گفته میشود که تنها از نمودار قیمت و دادههایی مثل حجم بازار برای تعیین وضعیت بازار استفاده میکند. از این نوع تحلیل میتوان برای بررسی تمام داراییهایی که دارای تاریخچه قیمت هستند، استفاده کرد. طبیعی است هرچه نمودار قیمت غنیتر باشد، تحلیل نیز ارزشمندتر خواهد بود. در تحلیل تکنیکال سه اصل اساسی وجود دارد که تمامی روشهای معاملاتی ایجاد شده بر اساس این سه اصل عمل میکنند. در ادامه به بررسی این اصول و نتایج آنها میپردازیم. هدف تحلیل تکنیکال بررسی روندها و الگوهای قیمتی در گذشته نمودار و بسط دادن آنها برای پیشبینی روند قیمتی آینده است. در ادامه این مقاله سوال تحلیل تکنیکال چیست را با بررسی اصول آن پاسخ میدهیم و به بررسی مهمترین ابزارهای موجود در آن میپردازیم.
همواره وقتی قیمت یک دارایی به خطوط حمایتی یا مقاومتی میرسد، حجم معاملات به طور معناداری افزایش مییابد. تا زمانی که به هر دلیلی یک خط حمایت یا مقاومت شکسته نشده است، اعتبار آن پابرجا است. اما به محض شکسته شدن و تثبیت قیمت در زیر یا بالای آنها، این خطوط تغییر کاربری میدهند. به عنوان مثال وقتی یک خط مقاومت در مسیر صعودی شکسته میشود، در عمل تبدیل به خط حمایت سهم میشود.
در ادامه بحث معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال نوبت به الگوهای قیمتی میرسد. معمولاً یکی از ابتداییترین مفاهیمی که در دورههای آموزش تحلیل تکنیکال به دانشجویان آموزش داده میشود، الگوهای قیمتی است. داستان از این قرار است که در اثر بررسیهای صورت گرفته در طول زمان روی نمودارهای قیمت داراییها، مشاهده شده است که در اثر وقوع الگوهایی در نمودار، دارایی رفتار خاصی از خود نشان داده است. قابلیت اصلی این الگوها تکرارپذیری آنها است که باعث شده تا تریدرها نسبت به تشکیل آنها در نمودار قیمت داراییها حساس باشند.
در ادامه بحث از معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال، نوبت به اندیکاتورها میرسد. اندیکاتورها در واقع به نوعی توابع و الگوریتمهای ریاضی هستند که بر مبنای فرمولاسیون خاصی طراحی میشوند. این الگوریتمها روی نمودارهای قیمت داراییها پیادهسازی میشوند. در نتیجه دادههایی که از تغییرات قیمت دارایی در این الگوریتمها حاصل میشوند، خروجیهایی صادر میگردند که تحت عنوان سیگنال خرید و فروش شناخته میشوند. به کمک اندیکاتورها میتوان نسبت به پیشبینی روندها و بررسی صحت نتایج به دست آمده از سایر ابزارهای تحلیلی اقدام کرد.
الگوهای شمعی یا کندل استیک، فرم خاصی از نمودارهای قیمت داراییها هستند که توسط ژاپنیها برای اولین بار ابداع شدند. نمودارهای کندل استیک حاوی اطلاعات ارزشمندی هستند که از جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
قیمت بازگشایی یک دارایی در ابتدای روز معاملاتی
قیمت بسته شدن یک دارایی در انتهای روز معاملاتی
کمترین قیمت یک دارایی در روز معاملاتی
بیشترین قیمت یک دارایی در روز معاملاتی
کند استیکها از یک میله و یک بدنه مستطیلی تشکیل میشوند. معمولاً هر چقدر که بدنه کندل استیل کشیدهتر باشد، نشاندهنده تغییرات شدید قیمت در دارایی است. در کنار هم قرار گرفتن الگوهای کندل استیک میتواند اطلاعات بسیار زیادی را در اختیار تریدرها قرار دهد. بسیاری از الگوهای قیمتی از قبیل الگوی چکش از طریق کندل استیکها قابل تشخیص هستند.
بسیاری از اشتباهات ناشی از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال را برطرف میکند.
یکی دیگر از ابزارهای کاربردی که در معرفی ابزارهای مفید در تحلیل تکنیکال باید به آن اشاره شود، امواج الیوت است. تئوری الیوت از یک سو بر پایه الگوها و محاسبات هندسی است و از سوی دیگر بر پایه روانشناسی پیش میرود. روش الیوت به بررسی تغییرات قیمت در طولانی مدت میپردازد. این تغییرات در نتیجه تغییرات مداوم در بُعد احساسی سرمایهگذاران اتفاق میافتند که خود حاصل از تأثیرات روانشناختی بر جمعیت طی بازه زمانی خاص هستند.
در تحلیل تکنیکال، استفاده از نمودارها برای بررسی الگوها، روندها و تغییرات قیمتی بازارها بسیار مهم است. در زیر، به برخی از نمودارهای متداول در تحلیل تکنیکال اشاره میکنم:
1. نمودار خطی (Line Chart): در این نمودار، قیمت بستهبندی شده هر دوره زمانی به صورت یک خط رسم میشود. این نمودار به صورت سادهترین شکل نمودار در تحلیل تکنیکال است.
2. نمودار میلهای (Bar Chart): در این نمودار، برای هر دوره زمانی، قیمت باز و بستهبندی شده به صورت میله رسم میشود. این نمودار شامل اطلاعاتی از جمله قیمت باز و بسته، بالاترین و پایینترین قیمت در طول آن دوره است.
3. نمودار شمعی (Candlestick Chart): این نمودار شبیه به نمودار میلهای است، اما دارای اطلاعات بیشتری است. هر نمودار شمعی شامل بدنی (که قیمت باز و بسته را نشان میدهد) و سایهها (که حداکثر و حداقل قیمت در طول آن دوره را نشان میدهند) است.
4. نمودار دهکده (Renko Chart): این نمودار بر اساس تغییرات قیمتی و برآورد حجم تراکنشها رسم میشود. در این نمودار، خطوطی با طول ثابت بر اساس تغییرات قیمتی رسم میشوند و اگر قیمت به میزان معینی تغییر کند، خطوط جدیدی رسم میشوند.
5. نمودار نقطهای و شکلی (Point and Figure Chart): در این نمودار، تغییرات قیمتی به صورت نقاط رسم میشوند. این نمودار بر اساس تغییرات قیمتی اصلی و عبور قیمت از سطوح مشخصی تشکیل میشود
این تنها برخی از نمودارهای مورد استفاده در تحلیل تکنیکال هستند و هر کدام از آنها قابلیت بررسی و تحلیل موقعیت بازار را در یک نگاه به ما میدهند. در عمل، ترکیبی از این نمودارها و استفاده از ابزارهای دیگر مانند شاخصها و الگوریتمها میتواند تحلیل تکنیکال را بهبود بخشد و تصمیمگیری های بهتری را در معاملات ارزهای دیجیتال امکانپذیر سازد.
تحلیل تکنیکال در بازارهای مالی برای تصمیمگیری و پیشبینی قیمتها و روندهای بازار استفاده میشود. کاربردهای تحلیل تکنیکال عبارتند از:
1. پیشبینی قیمت: با استفاده از الگوهای قیمتی، شاخصها و نمودارهای تحلیل تکنیکال، تلاش میشود روند قیمتی ارزها، سهام، کالاها و سایر ابزارهای مالی را پیشبینی کند. این پیشبینیها میتوانند به معاملهگران و سرمایهگذاران کمک کنند تا تصمیمات بهتری درباره خرید یا فروش داراییهای خود بگیرند.
2. شناسایی الگوهای بازار: تحلیل تکنیکال به شناسایی الگوهای قیمتی مانند الگوهای ترندها، الگوهای معکوس، الگوهای شمعی و الگوهای شکلی میپردازد. این الگوها میتوانند نشان دهنده روندهای بازار و سیگنالهای خرید و فروش باشند.
3. تعیین نقاط ورود و خروج: با استفاده از تحلیل تکنیکال، معاملهگران میتوانند نقاط ورود و خروج مناسب برای معاملات خود را تعیین کنند. این به آنها کمک میکند تا زمان و نقطه ورود به بازار را بهینه کنند و درآمد بیشتری را از معاملات خود بدست آورند.
4. مدیریت ریسک: تحلیل تکنیکال میتواند به معاملهگران کمک کند تا ریسکهای معاملاتی خود را بهتر مدیریت کنند. با شناخت الگوهای تکنیکال و استفاده از ابزارهای مشخصهگیری ریسک مانند سطحهای پشتیبانی و مقاومت، میتوانند سطح است اپ-لاس را تعیین کنند و در صورت بروز نقض این سطح، معاملات خود را خاتمه دهند.
5. تأیید تحلیلهای بنیادی: تحلیل تکنیکال میتواند تحلیلهای بنیادی در مورد یک دارایی را تأیید یا رد کند. به عنوان مثال، اگر یک تحلیل بنیادی نشان دهد که یک سهم قیمت آن ارزان است، تحلیل تکنیکال میتواند به تأیید این تحلیل کمک کند و معاملهگر را مطمئن تر در مورد تصمیم خرید کمک کند. در کل، تحلیل تکنیکال به معاملهگران و سرمایهگذاران کمک میکند تا تصمیمات بهتری درباره معاملات خود بگیرند، ریسکهای خود را مدیریت کنند و بهینهترین زمان و نقطه ورود و خروج را تعیین کنند.
تحلیل تکنیکال، همانند هر روش دیگری، مزایا و معایب خاص خود را دارد. در زیر به برخی از مزایا و معایب تحلیل تکنیکال اشاره میکنم:
1. استفاده از دادههای قابل مشاهده: تحلیل تکنیکال بر اساس دادههای قابل مشاهده مانند نمودارها و شاخصها استوار است. این امر باعث میشود تحلیل تکنیکال بهراحتی قابل درک و استفاده باشد.
2. تأکید بر روندها و الگوها: تحلیل تکنیکال توجه بیشتری به روندها و الگوهای قیمتی دارد. این رویکرد میتواند به شناسایی روندهای بازار و الگوهای قیمتی کمک کرده و معاملهگران را در شناسایی فرصتهای معاملاتی راهنمایی کند.
3. زمانبندی معاملات: تحلیل تکنیکال میتواند به معاملهگران در تعیین زمان مناسب برای ورود یا خروج از بازار کمک کند. با توجه به نمودارها و الگوهای تحلیلی، معاملهگران میتوانند نقاط ورود و خروج خود را بهینه کنند.
4. مدیریت ریسک: تحلیل تکنیکال به معاملهگران کمک میکند تا ریسکهای معاملاتی خود را بهتر مدیریت کنند. با شناخت الگوها و سطحهای پشتیبانی و مقاومت، معاملهگران میتوانند سطح استاپ لاس را تعیین کرده و در صورت بروز نقض آن، معاملات خود را بسته کنند.
1. عدم پیشبینی صحیح در همه موارد: تحلیل تکنیکال هرگز نمیتواند با دقت 100٪ تغییرات قیمت را پیشبینی کند.
بازارهای مالی پرانتظار و غیرقابل پیشبینی هستند و بسیاری از عوامل بیرونی میتوانند بر تغییرات قیمت تأثیر بگذارند.
2. نیاز به مهارت و تجربه: برای استفاده موفق از تحلیل تکنیکال، نیاز به مهارت و تجربه لازم است. تفسیر نمودارها و الگوهای قیمتی نیازمند دانش و تمرکز است و معاملهگران نیاز دارند بازار را به طور مداوم پیگیری کرده و الگوهای قیمتی را شناسایی کنند.
3. عدم درک عوامل بنیادی: تحلیل تکنیکال فقط بر روی دادههای قابل مشاهده تمرکز دارد و به عوامل بنیادی مثل گزارشهای مالی، خبرها و رویدادهای جهانی توجه نمیکند. این ممکن است باعث از دست دادن اطلاعات مهم و تأثیرات آن بر قیمت بازار شود.
4. تأثیر معاملات جمعی: تحلیل تکنیکال توجه کمتری به معاملات جمعی و تأثیر آنها روی قیمت دارد. معاملات جمعی میتوانند باعث حرکتهای غیرمنتظره در بازار شوند که به تحلیل تکنیکال سختی بیشتری وارد میکند.
به طور کلی، تحلیل تکنیکال یکی از ابزارهای مورد استفاده در تجارت ارزهای دیجیتال است و معاملهگران باید با مزایا و معایب آن آشنا باشند و در استفاده صحیح از آن مهارت بیاموزند.
مطلب پیشنهادی انواع نمودارهای قیمتی
نتیجه گیری:
تحلیل تکنیکال یک ابزار قدرتمند در بازارهای مالی است که بر اساس الگوها، شاخصها و نمودارهای قیمتی، تلاش میکند روند و تغییرات بازار را پیشبینی کند. نتیجهگیری برای تحلیل تکنیکال عبارت است از:
1. شناسایی الگوها: تحلیل تکنیکال به شناسایی الگوهای قیمتی میپردازد، مانند الگوهای ترند، الگوهای معکوس و الگوهای شکلی. این الگوها میتوانند اطلاعاتی در مورد جهت و تغییرات قیمتی فعلی و آینده ارائه دهند.
2. استفاده از شاخصها: تحلیل تکنیکال شاخصهای متعددی را در نظر میگیرد که نشان دهنده وضعیت بازار و قوت خرید و فروش هستند. استفاده از شاخصهایی مانند میانگین متحرک، نسبت قیمت به درآمد، نسبت قیمت به سود و شاخص قدرت نسبی (RSI) از جمله موارد معمول است.
3. تحلیل نمودارها: نمودارها، ابزار اصلی تحلیل تکنیکال هستند. با استفاده از نمودارهای خطی، میلهای، شمعی و دیگر انواع نمودارها، میتوانیم الگوها، روندها و سیگنالهای خرید و فروش را تشخیص دهیم.
4. استفاده از مدلهای ریاضی: در تحلیل تکنیکال، استفاده از مدلهای ریاضی مانند روشهای ریاضی پیشبینی قیمت، مدلهای ریاضی سری زمانی و الگوریتمهای هوش مصنوعی معمول است.
نتیجه گیری نهایی از تحلیل تکنیکال، بر اساس مجموعه اطلاعات و شاخصهای مورد استفاده قابل تفسیر است و باید با دقت و هوشمندی در تصمیمگیریهای معاملاتی در بازارهای مالی به کار گرفته شود. همچنین، مهم است که دقت کنید که تحلیل تکنیکال نمیتواند دقیقاً آینده را پیشبینی کند و تصمیمگیریهای مبتنی بر آن باید با مدیریت ریسک مناسب صورت گیرد.