امروزه محدودیتی برای کسب درآمد در دنیای اقتصاد مدرن وجود ندارد. یکی از محبوبترین این روشها، استیکینگ است. در صنعت ارزهای دیجیتال، لیکوئید استیکینگ روشی است برای کسب درآمد غیرفعال از داراییهایی که به طور بالقوه از امنیت و عملیات شبکه بلاک چین پشتیبانی میکنند. پروتکلهای استیکینگ همان مزیتهایی را ارائه میکنند که اثبات سهام (PoS) ارائه میدهد، اما معایب احتمالی را کاهش میدهند. برای درک کامل این مفهوم با ما همراه باشید. پروتکلهای استیکینگ در خط مقدم سرمایهگذاریها در دنیای ارزهای دیجیتال قرار دارند و دسترسی به نقدینگی را در صنعت مالی غیرمتمرکز (DeFi) متحول میکنند. یکی از مزایای لیکوئید استیکینگ، توانایی استفاده از وجوه است. این اتفقاق در حالی رخ میدهد که به طور همزمان از سرمایه گذاری آنها نیز پاداش دریافت میکنید. در نتیجه، پروتکلهای استیکینگ پایههای فعالیتهایی مانند پروتکلهای وام دهی و فعالیتهای فارمینگ را فراهم میکنند. بنابراین کاربران میتوانند با پلتفرمهای DeFi مختلفی تعامل داشته باشند و سودهای متنوعی را از یک مجموعه سرمایه دریافت کنند. در این مقاله، قصد داریم به بررسی این که چگونه Liquid Staking با سایر روشهای استیکینگ متفاوت است، بپردازیم. همچنین، ما به برخی از پروتکلهای موجود و اهداف ایدهآل آنها نگاهی خواهیم انداخت. علاوه بر این، مزایا و معایب لیکوئید استیکینگ را ارزیابی خواهیم کرد.
لیکویید استیکینگ (Liquid Staking) به مفهومی اشاره دارد که در آن میتوان به شکل کارآمدتری به سپردهگذرای ارزهای دیجیتال در استخرهای نقدینگی پرداخت. گفتیم که کاربران شبکههای مبتنی بر الگوریتم اثبات سهام، برای اینکه بتوانند به ولیدتور شبکه تبدیل شوند و با مشارکت در امور شبکه از آن پاداش بگیرند، باید دارایی خود را قفل کنند. گاهاً مدتزمان قفل شدن این داراییها طولانی است. مدت زمان قفل شدن در هر شبکه با شبکه دیگر تفاوت دارد. اما در هر صورت در این مدت، کاربران اگرچه از پاداش و سود استخر نقدینگی خود بهرهمند میشوند، اما به دلیل اینکه نمیتوانند به دارایی قفل شده خود دست بزنند، از دیگر فرصتهای سودبخش بازار کریپتو بینصیب میمانند. اینجاست که با استفاده از لیکویید استیکینگ میتوان ضمن سپردهگذاری ارزهای دیجیتال در استخراهای نقدینگی، از آنها برای انجام معاملات دیگر در بازار کریپتو استفاده کرد.
اتریوم ۲.۰، کاسموس، پولکادات تعداد انگشت شماری از برجستهترین بلاکچینهای PoS امروزی هستند. تنها یک یا دو سال از راهاندازی بسیاری از بلاکچینهای PoS گذشته است، اما پذیرش آنها با هجوم کاربران جدید به فضای کریپتو تسریع شدهاست. دیفای توجه حامیان کریپتو را به خود جلب کردهاست. این امر منجر به مشکلات تراکم در اتریوم و تاکید مجدد بر سرعت تراکنشها در لایه اول و دوم بلاکچینها شدهاست. تمایل شبکههای فعلی و پروژههای جدید برای حرکت به سمت اثبات سهام ، استفاده از سیستم استیکینگ را بیش از پیش مهم ساختهاست. سیستمهای مبتنی بر PoS، برای انجام فعالیت روی شبکهشان، به تامینکننده نقدینگی نیاز دارند؛ این نودهای شبکه برای فعالیت، باید داراییهای فردی خودشان را که توکن همان شبکه است برای مدتی طولانی قفل کنند. در این مدت آنها نمیتوانند به دارایی دیجیتال خود دست بزنند و بالطبع نقدینگی لازم برای ورود به فرصتهای ایجادشده دیگر که بازدهی بالاتری دارند را از دست خواهند داد. روش لیکوئید استیکینگ (Liquid Staking) برای حل این مشکل بهوجود آمدهاست؛ در این مقاله به این میپردازیم که لیکویید استیکینگ چیست.
با استفاده از یک قرارداد هوشمند کار میکند که توکنهای سهام را نگه میدارد و در ازای آن، توکن جدیدی معادل با ارزش همان توکن استیک شده را صادر میکند. قرارداد هوشمند به عنوان یک استخر سهام عمل می کند که توکن ها را به نمایندگی از کاربران به اشتراک می گذارد. درآمدی که در استخر شرط بندی به دست می آید، بر اساس سهم هر فرد بین کاربران توزیع می شود. به عنوان مثال، فرض کنید مجید میخواهد اتریوم خود را در اتریوم 2.0 به اشتراک بگذارد تا اتر به دست آورد. او به جای اینکه مستقیماً ETH خود را قرار دهد، در ابتدا اتر خود را در یک مخزن استیکینگ مایع قرار می دهد. در ازای آن، او یک توکن دریافت می کند که نشان دهنده اتر او در استخر است، مانند stETH این توکن می تواند در سایر برنامه های DeFi استفاده شود یا در صرافی ها برای نقدینگی فروخته شود. سپس استخر اترها را به نمایندگی از کاربران استیک می کند و جوایزی را که به دست می آورد بر اساس سهم هرکس در استخر بین کاربران توزیع می کند.
نتیجه گیری :
در این مقاله به مفهوم «لیکویید استیکینگ چیست» پرداختیم؛ همانطور که اشاره کردیم، بسیاری از شبکهها در حال حرکت به سمت استفاده از گواه اثبات سهام هستند. از طرف دیگر، فضای دیفای روزبهروز در حال گسترش است و زیرساختها و ابزارهای جدیدی برای بهبود و توسعه طلب میکند. بهنظر شما آیا استفاده از Liquid Staking روش کارآمدی است؟ آیا این روش میتواند نواقص سیستم قدیمی سپردهگذاری را رفع کند یا خودش نیازمند بهبود و ارتقاء است؟