لاک دراپ روشی جدید برای توزیع توکنهای یک رمز ارز است که بدون جذب سرمایه به شما این امکان را میدهد که علاوه بر نگهداری از توکنهای خود و قفل کردن آنها در شبکه، توکنهای دیگری را به عنوان پاداش دریافت کنید. رشد روز افزون دنیای کریپتوکارنسی باعث شده علاوه بر گستردگی بازار و بیشتر شدن کاربران و فعالان حوزه ارز دیجیتال، راههای جدیدی نیز برای معامله و توزیع توکن، ایجاد و در پلتفرمهای مختلف اعمال شوند. لاک دراپ روشی است که هم به کاربر و هم به پروژهای که رمز ارز توسط آن پشتیبانی میشود، سود میرساند؛ به همین خاطر آشنایی با ماهیت لاک دراپها و جزییات مربوط به نحوه شرکت در آنها میتواند برای فعالان این حوزه بسیار مفید تلقی شود. با توجه به اینکه امروزه فرصتهای شگفت انگیز بسیاری در غالب لاک دراپها در بازار در اختیار کاربران قرار میگیرد، وبلاگ کیف پول من تصمیم دارد تا در این مقاله تخصصی درباره ماهیت لاک دراپ، تفاوت آن با ایر دراپها، طریقه شرکت در آنها و سودآور بودن یا نبودن لاک دراپ اطلاعاتی را در اختیار شما همراهان گرامی بگذارد.
لاک دراپها همان ایردراپهای اصلاحشدهای هستند، که کاربران باید به آن متعهد باشند تا بتوانند توکنهای رایگان را دریافت کنند. در Lockdrop، شما یک توکن را به مدت مشخص سپردهگذاری (Stake) میکنید و سپس توکنهای استیک شده و توکن دیگری را پس از عرضه دریافت میکنید. برای مثال، شما به استیکینگ اتر میپردازید و ETH و توکن بومی پلتفرم را پس از عرضه آن دریافت میکنید. مدت Staking متغیر است؛ توکنها در قرارداد هوشمند قفل میشوند و میزان سود شما به نسبت همان مقدار توکن سهامگذاریشده تعیین میشود. به عبارت دیگر، هرچه توکن بیشتری استیک کنید و هرچه مدت سپردهگذاری شما بیشتر باشد، سود بیشتری دریافت میکنید. هدف لاک دراپها، تشویق کاربران به حضور و مشارکت بیشتر و موثرتر است. اگر کاربران مقداری از توکنهای خود را قفل کنند تا به ارتقای امنیت شبکه کمک کنند، به موفقیت شبکه مذکور بیشتر علاقمند خواهند بود.
هر پروژهای به یک پایگاه کاربری قوی نیاز دارد، اما یک شبکه غیر متمرکز بیش از هر پروژهای به آن نیاز دارد. علاقه و پشتیبانی طبیعی بیشتر به شبکه نتیجه یک جامعه قوی است که در واقع به پروژه اهمیت میدهد، که شبکه را رشد میدهد و آن را قویتر میکند. این در تضاد با چشماندازی است که همیشه در حوزه تجارت داراییهای رمزنگاری شده وجود دارد، برای دارندگان توکن که عمدتاً نگران ارزش پولی توکن هستند و علاقه چندانی به دوام طولانی مدت پروژه ندارند. زمانی که این دارندگان توکن از حقوق ویژهای مانند توانایی تصمیمگیریهای حاکم برخوردار باشند، یک جامعه نگهدارنده توکن ایجاد میشود. به عنوان مثال، دارندگان توکن ممکن است بتوانند با توکنهای خود رای دهند تا نحوه بهبود یا تغییر پروتکل را انتخاب کنند. یکی دیگر از تکنیکهای محافظت از شبکه اثبات سهام، استفاده از توکنها است. در صورت وجود دارندگان مختلف، شبکه غیرمتمرکز تر خواهد بود و احتمال کمتری دارد که توسط تعداد کمی از کاربران دستکاری یا کنترل شود.
نتیجه گیری :
پروژههای ارز دیجیتال در شروع کار برای جذب مشارکتکنندگان و ایجاد کامیونیتی، باید توکنهای خود را با در نظر گرفتن عوامل بسیار مختلفی، به شکل عادلانهای بین کاربران هدف صحیح تقسیم کنند و مانع از رسیدن توکنها به دست کاربران خاصی مثل والهای کریپتو شوند. سه روش کلی برای توزیع توکنها وجود دارد که شامل سرمایهگذاری خطرپذیر، ایردراپ و لاک دراپ هستند. به دلیل مشکلات سرمایهگذاری خطرپذیر و ایردراپها، اخیرا پروژهها به لاک دراپها گرایش پیدا کردهاند. در این استراتژی توزیع توکن، از کاربر خواسته میشود تا رمزارز دیگری مثل یک استیبل کوین را به منظور ایجاد تعهد نسبت به پروژه، برای مدت مشخصی قفل کند تا توکنهای پروژه به او تعلق گیرد. در حال حاضر، میتوان این روش را بهترین شیوه توزیع توکن در پروژههای ارز دیجیتال دانست که نیاز به سرمایه اولیه برای شروع کار ندارند.