تحلیل تکنیکال روشی برای پیشبینی قیمت آینده با استفاده از دادههای تاریخی بهدستآمده روی نمودارهاست. امروزه یک معاملهگر برای موفقیت خود از ابزارهای مختلفی استفاده میکند و یکی از ابزارهای بسیار مهم و محبوب، تحلیل تکنیکال است. این تحلیل باهدف ایجاد مجموعهای از قوانین برای کمک به فرایند تصمیمگیری در مورد زمان، مکان، نحوه ورود و خروج به یک فرصت معاملاتی مورداستفاده قرار میگیرد.
بیش از صد سال است که تحلیل تکنیکال مورد استفاده قرار میگیرد. این تحلیل، امروزه زبان رایج در بازارهای مالی است. این زبان مستقیماً قیمت را تفسیر میکند و در بازارهای مالی، قیمت تنها حقیقت است. در این مقاله قصد داریم به مزایا و معایب تحلیل تکنیکال بپردازیم.
برخی از مزیتهای تحلیل تکنیکال عبارتاند از:
1. انعطافپذیری بالا در بازارهای مالی
یکی از مزیتهای تحلیل تکنیکال این است که میتوان در بازارهای مالی مختلف از آن استفاده کرد و صرفا محدود به بازار سهام یا بازار فارکس نیست. این یعنی میتوان از آن برای معامله پول، نرخ بهره، طلا، بیت کوین، فارکس، کریپتو و غیره استفاده کرد. اگر بخواهیم این تحلیل را از منظر انعطافپذیری با تحلیل بنیادی مقایسه کنیم، شاید آموزش و یادگیری آن در بازارهای مختلف خیلی راحت نباشد. اما دستکم برای استفاده در دورههای مختلف کوتاه یا بلند مدت قابل تنظیم است و این حاکی از انعطاف پذیری بالای آن است.
2. کوتاه شدن دامنه بررسیها و مدتزمان آنها
مواقعی که فرصت کافی نیست و زمان دست و پای معاملهگر را میبندد، تحلیل تکنیکال به کمک او میآید. این مفهوم صرفا به نتایج یک تغییر نگاه میکند، نه دلایل و عوامل آن؛ در نتیجه مدت زمان بررسی را کوتاهتر میکند. به این ترتیب معاملهگر میتواند تعداد بیشتری از بازارها را تجزیه و تحلیل کند؛ در حالی که تحلیلگران بنیادی معمولا بهخاطر محدودیتهای زمانی به یک گروه معملاتی محدود میشوند.
بنابراین زمانی که حجم دادهها زیاد و فرصت بررسی کم است، تحلیل تکنیکال کمک میکند به حرکات قیمت در صنایع مختلف نگاه کنیم و آسانتر و سریعتر به تصویر کلی دست یابیم.
3. پیشبینی تغییرات سریع و غیرمنتظره (از نظر تحلیل تکنیکال)
گاهی اوقات تغییرات بازار خیلی سریعتر از آن اتفاق میافتند که تحلیلگران بنیادی علت را کشف کنند. بازار بینالمللی تحت تاثیر انواع مسائل بنیادی است و تحلیلگر باید تک تک مسائلی که بهطور فاندامنتال بر حرکت قیمت تاثیر میگذارند را شناسایی کند. معاملهگران همیشه نمیتوانند منتظر بمانند تا علت مشخص شود و بعد اقدام به معامله کنند. خوشبختانه تحلیل تکنیکال با ارائه سیگنالهای سریع تغییرات غیرمنتظره را سریعتر پیش بینی میکند.
4. توجه به عینیت قیمت و جلوگیری از سوگیریهای مبهم
یکی از مزیتهای تحلیل تکنیکال، عینی ماندن حین بررسی قیمتهاست. تک تک قیمتها بهصورت مجزا ارزیابی میشوند و هنگام مطالعه هیچ عامل خارجی در نظر گرفته نمیشود. زمانی که معاملهگر سهم یا ارزی را بر اساس تحلیل تکنیکال میخرد یا میفروشد، این تصمیم عاری از هرگونه جزئیات جانبی است و از سوگیریهای مبهم جلوگیری میشود.
5. سیگنالهای ساختاریافته و با ثبات
ابزارها و شاخصهای تکنیکال مبتنی بر ریاضیات هستند و از دادههای قیمتی گذشته، بر اساس یک رویکرد تحلیلی ساختاریافته مشتق شدهاند. اگر معاملهگری فرضا طرفدار اندیکاتور میانگین متحرک ساده ۲۰۰ روزه (SMA) باشد، مطمئن است اعمال این اندیکاتور روی هر سهم، جفت ارز یا ارز دیجیتال، ارزش استانداردی ارائه میکند. یعنی صرفنظر از قیمت یا نوع دارایی، مقایسه ساختاریافته و با ثباتی از عملکرد پرایس اکشن در دوره انتخابی ارائه میکند.
6. سیستمسازی؛ ارائه قوانین و ابزارها در قالب یک مفهوم واحد
سیستم معاملاتی یک رویکرد ساختارمند و مبتنی بر قوانین برای خرید و فروش اوراق بهادار است. با معرفی مفهوم تحلیل تکنیکال، مجموعه ای از پارامترها، ابزارها و الگوهای معاملاتی برای اقدامات مختلف معاملهگر در بازار تحت پوشش یک مفهوم واحد قرار میگیرند.
7. حمایت و مقاومت
این دو نقطه ی حساس (حمایت و مقاومت) را می توان با تحلیل تکنیکال نمودارهای قیمتی مشخص کرد. به عبارتی اگر قیمت از محدوده ی حمایت تشخیص داده شده بالا برود، تقاضای خرید بیشتر می شود و همینطور اگر قیمت از محدوده ی مقاومت تشخیص داده شده پایین بیاید عرضه سهم بیشتر می شود.
1.تأثیرگذاری تعصبات شخصی:
برخی مواقع ممکن است؛ فرد به دلایلی چون تجربیات قبلی یا شایعات، دیدگاه افراطی مثبت یا منفی نسبت به وضعیت یک دارایی پیدا کند. در چنین شرایطی، تحلیلگر صرفاً نشانههای همسو با تعصبات خود را در نظر گرفته و متعاقباً خروجی این تحلیل، نتایج غیرمنطقی در بر دارد.
2.تفاسیر مختلف:
یکی از مهمترین انتقادات نسبت به تحلیل نموداری، وجود تفاسیر مختلف از ابزار مشابه و دادههای یکسان است. به طور مثال، یک اندیکاتور در منطقه اشباع فروش قرار داشته و معاملهگر «الف» بر اساس وقوع یک نشانه صعودی اقدام به خرید نماید؛ اما در همین ناحیه شخص «ب»، با مشاهده واگرایی منفی در نمودار قیمت و اندیکاتور، انتظار سقوط بیشتر قیمت را خواهد داشت!
3.سیگنالهای معاملاتی متعدد:
اگر معاملهگر تکنیکالی بلندمدتی نباشید، احتمالاً سیگنالهای معاملاتی بسیاری را در طول روز یا هفته مشاهده خواهید نمود؛ که ممکن است همه آنها مناسب سرمایهگذاری نبوده و موجب زیان و یا سردرگمی شما شوند. تشخیص موقعیت معاملاتی بهینه در بسیاری از اوقات، کار مشکلی میباشد.
4.عدم تعیین ارزش ذاتی:
قرار داشتن قیمت در بهترین نواحی بر اساس تحلیل نموداری، الزامی بر ارزندگی ذاتی آن نخواهد بود! در واقع ممکن است، ارزش بازاری یک سهم در تابلوی قیمت چندین برابر ارزش ذاتی آن باشد؛ که در صورت سقوط بازار، زیان سنگینی متوجه معاملهگران خواهد شد.
5.عدم امکان استفاده در نمادهای جدید:
نمودار قیمت داراییهایی نظیر سهام عرضه اولیه، به دلیل جدیدالورود بودن در بازار سرمایه، از دادههای کافی برخوردار نیست و به عبارتی هنوز نموداری برای آنها تشکیل نشده است! پر واضح است، که در چنین شرایطی نمیتوان از روشهای تکنیکالی استفاده نمود؛ زیرا همانطور که اشاره نمودیم، این روش مبتنی بر تحلیل گذشته قیمت میباشد.
سخن اخر
در نهایت بهتراست شما خودتان به یک تحلیلگر حرفهای تبدیل شوید و با استفاده از قواعد و نکاتی که یاد گرفتهاید، خودتان دست به کار شده و معامله را آغاز کنید. اگر شما بتوانید با نگاه به تواناییها و مهارتها خود معامله کنید، قطعا موفق خواهید بود.
البته این نکته را نباید فراموش کرد، که هیچگاه نباید خودمان را از آموزش بینیاز بدانیم. در بازارهای مالی هرچقدر که انواع تحلیلهای مختلف را یاد بگیریم باز هم نیاز داریم تا خودمان را به روز کرده و اطلاعات بیشتری از انواع ابزارها کسب کنیم. ابزارهای تحلیل تکنیکال روزبهروز در حال ارتقا هستند بنابراین نیاز است تا خودمان را با این روشها و تکنیکها هماهنگ کنیم. پیشنهاد میشود در کنار اینکه به شناخت کافی از مزایا و معایب تحلیل تکنیکال رسیدید، از انواع دیگر تحلیل همچون تحلیل بنیادی و نیز روانشناسی فارکس نیز برای معاملات خود استفاده کنید.
با توجه به آنچه در مورد مزیت ها و معایب تحلیل تکنیکال گفته شد میتوان نتیجه گرفت که تنها با تکیه بر پارامترهای تحلیل تکنیکال نمیتوان به موفقیت قطعی و بازدهی منطقی دست یافت بلکه کسب تجربه کافی، درک روانشناسی بازار
مدیریت افکار و احساسات فردی و داشتن استمرار در یادگیری، عواملی است که میتواند در تحقق اهداف مالی ما را یاری رساند.پیشنهاد میکنیم، معایب آن را از طریق کسب تجربه و آموزش روزانه پوشش دهید.